دنياي مقالات ورزشي

در حالی که شهروندی اشاره به مجموعه حقوق و وظایف یک انسان در یک جامعه سیاسی و اجتماعی دارد، شهرنشینی شیوه ای از زندگی در محیط شهری است. بنابراین این دو در یک طیف قرار ندارند، از این رو شهروندی مربوط به مکان خاصی نیست، در حالیکه شهرنشینی اشاره بر نوعی از رفتار و یا الگوی زیستی در یک محیط خاص(شهر) دارد. شهروندی مفهومی است بسیار گسترده، کلی و عمومی که سازمان اجتماعی، سازمان سیاسی و سازمان اقتصادی جامعه را به خود معطوف می کند.مطالعات متعدد و گسترده در زمینه شهروندی هم به خوبی     نشان می دهد که این مفهوم در طول تاریخ و در جوا مع مختلف هرگز پدیده ای واحد و یکپارچه نبوده است. در برخی تعاریف ´´شهروندی´´ منزلتی است که موجبات برخورداری از حقوق و قدرت ها را فراهم می کند، در صورتیکه در منابع دیگر شهروندي نه تنها به موقعیت قانونی، بلکه به آرمان های دموکراتیک هنجارین باز می گردد. شهروندی قصد ارائه موقعیت و هویت مشترک و عام را دارد که به پیوند و همبستگی میان اعضای جامعه کمک می کند(بولینو همکاران،2002 ‏). موضوع حقوق و تکالیف شهرنشینان در رابطه با مدیریت محلی(شهرداریها و شوراها)، بخش کوچکی از عناصر اصلی شهروندی است. در واقع زمانی می توان شهروندی را در رابطه میان شهرنشینان و مدیریتهای شهری دخالت داد که سایر الزامات و بسترهای حیاتی شهروندی در جامعه در سطح کلان فراهم باشد مانند شکل گیری جامعه مدنی، دولت- ملت، به عنوان مثال : مشارکت شهری خود معلول شهروندی است و به بیان دیگر شهروندی مقدم بر مشارکت است. تحقق شهروندی بازتاب دو اصل مهم است، موقعیتی که افراد بر حسب حقوق و تکالیف خود کسب می کنند و شرایطی که جامعه برای کسب یا اعطای این موقعیت پدید می آورد. دسترسی بیشتر به منابع و امکانات آموزشی ،اقتصادی، اجتماعی و بهداشتی فضایی مناسب و قابلیت زا برای رشد آگاهی و عمل به حقوق و وظایف شهروندی را فراهم می نماید. زمینه های اجتماعی متفاوت به لحاظ فقر، نابرابری و محرومیت یا توسعه نیافتگی تأثیر خود را به خوبی بر کم و کیف شهروندی آشکار ساخته است. تحقيقات اوليه‌اي كه در زمينه رفتار شهروندي سازماني انجام گرفت بيشتر براي شناسایي مسئوليت‌ها و يا رفتارهايي بود كه كاركنان در سازمان داشتند، اما اغلب ناديده گرفته مي‌شد. اين رفتارها با وجود اينكه در ارزيابي‌هاي سنتي عملكرد شغلي بطور ناقص اندازه‌گيري مي‌شدند و يا حتي گاهي اوقات مورد غفلت قرار مي‌گرفتند، اما در بهبود اثربخشي سازماني مؤثر بودند( بينسوتوك و همكاران،  2003).

 

با توجه به اينكه مفهوم رفتار شهروندي سازماني نسبتاً جديد است اما تعاريف متعددي براي آن ارائه شده است كه در زير بعضي از آنها ارائه مي‌گردد. ارگان(1988) رفتار شهروندي سازماني را چنين تعريف مي نمايد : رفتارهاي فردي كه اختياري(داوطلبانه) و آگاهانه بوده و بطور مستقيم و صريح بوسيله سيستمهاي پاداش سازماني و سيستمهاي ارزيابي عملكرد سازماني شناسايي نشدهاند ولي در مجموع، اثر بسيار چشمگيري بر اثربخشي سازماني دارند. منظور از اختياري بودن اين است كه اين قبيل رفتارها جزء الزامات اساسي نقش و شرح شغل كاركنان نميباشند. ارگان(1997) رفتار شهروندي سازماني را نوعي از عملكرد تعريف كرده است كه محيط اجتماعي و رواني(روانشناختي) سازمان را كه عملكردهاي وظيفهاي سازمان در آن محيط رخ ميدهد، مورد حمايت قرار ميدهد. رفتارهاي شهروندي سازماني شامل رفتارهاي اختياري(داوطلبانه و آگاهانه) كاركنان است كه بطور مستقيم باعث ارتقاء اثربخشي اهداف سازماني ميشود و البته ممكن است اثرات آن مستقل از بهرهوري خود كاركنان باشد(مككنزي، پادساكف و آهييرن،1998). هدف اوليه رفتارهاي شهروندي سازماني، شناسايي آن دسته از مسئوليتها و يا رفتارهايي است كه كاركنان در سازمان بر عهده داشته و آنها را از خود نشان ميدهند اما اغلب از سوي سيستمهاي سازماني ناديده گرفته ميشوند. اين رفتارها با وجود اينكه در ارزيابيهاي سنتي عملكرد شغلي بطور ناقص اندازهگيري مي شوند و يا حتي گاهي اوقات مورد غفلت قرار ميگيرند، اما در بهبود اثربخشي سازماني مؤثر ميباشند(بينستوك و همكاران،2003).

بعضي از محققين رفتار شهروندي را اينگونه تعريف مي‌كنند : «مجموعه اي از رفتارهاي داوطلبانه و اختياري كه بخشي از وظايف رسمي فرد نيستند، اما با اين وجود توسط وي انجام و باعث بهبود مؤثر وظايف و نقش‌هاي سازمان مي‌شوند» (اپلبام و همكاران، 2004). به عنوان مثال يک کارگر ممکن است نيازي به اضافه کاري و تا دير وقت در محل کار ماندن نداشته باشد، اما با وجود اين براي بهبود امور جاري و تسهيل جريان کاري سازمان، بيشتر از ساعت کاري رسمي خود در سازمان مي‌‌ماند و به ديگران کمک مي‌‌کند(کروپانزانوو بيرن،2000). ارگان همچنين معتقد است كه رفتار شهروندي سازماني، رفتاري فردي و داوطلبانه است كه مستقيماً به وسيله سيستم‌هاي رسمي پاداش در سازمان طراحي نشده است، اما با اين وجود باعث ارتقاي اثربخشي و كارايي عملكرد سازمان مي‌شود(كوهن و كول2004). اين تعريف بر سه ويژگي اصلي رفتار شهروندي تأكيد دارد: اول اينكه اين رفتار بايد داوطلبانه باشد يعني نه يك وظيفه از پيش تعيين شده و نه بخشي از وظايف رسمي فرد باشد، دوم اينكه مزاياي اين رفتار جنبه سازماني دارد و ويژگي سوم اين است كه رفتار شهروندي سازماني ماهيتي چندوجهي دارد. رفتارهاي شهروندي در سازمان سه نوع‌اند(بينستوک و همکاران، 2003) :

 

اطاعت سازماني : اين واژه توصيف‌کننده رفتارهايي است که ضرورت و مطلوبيتشان شناسايي و در ساختار معقولي از نظم و مقررات پذيرفته شده‌اند. شاخص‌هاي اطاعت سازماني رفتارهايي نظير احترام به قوانين سازماني، انجام وظايف به طور کامل و انجام دادن مسئوليت‌ها با توجه به منابع سازماني مانند "حاضرشدن به موقع در محلکار" و يا " پيروي از قوانين، مقررات و دستورالعمل‌هاي موجود در محلکار" مي باشد.

 

وفاداري سازماني : اين وفاداري به سازمان از وفاداري به خود، ساير افراد و واحدها و بخش‌هاي سازماني متفاوت است و بيان کننده ميزان فداکاري کارکنان در راه منافع سازماني و حمايت و دفاع از سازمان است(وندين، گراهام و دينش، 1994).

 

مشارکت سازماني : اين واژه با درگير بودن در اداره سازمان ظهور مي‌‌يابد که از آن جمله مي‌‌توان به حضور در جلسات، به اشتراک گذاشتن عقايد خود با ديگران و آگاهي به مسائل جاري سازمان، اشاره کرد. مشارکت سازماني كه خود شامل سه بخش ميباشد:

 

 الف)مشارکت سياسي: شامل مشارکت‌هاي غيرجدالآميز و غيرمجادله‌اي با ديگران است. مانند حضور مؤثر در جلسات سازمان، به اشتراک گذاشتن ايده‌ها و نقطهنظرات براي بهبود سازمان.

 

 ب)مشارکت حمايتي : شامل تلاش براي ايجاد تغييرات سازماني دروني که ممکن است با جدال و مباحثه با ديگران نيز همراه باشد. مانند" ترغيب و تشويق مديريت به منظور حفظ مهارت‌ها و دانش جاري سازمان" و يا" استفاده از داوريهاي حرفه‌اي و تخصصي براي ارزيابي اقداماتي که براي سازمان مفيد و يا مضر مي‌باشد".

 

 ج)مشارکت وظيفه‌اي:  منظور ارائه رفتارهايي است که بيشتر جنبه فردي داشته ولي باعث انتفاع سازمان مي‌شود. مانند "داوطلب شدن براي اضافهکاري در صورت نياز" و يا" عدم تمايل براي دريافت آموزش‌هاي اضافي در سازمان به منظور بهبود عملکرد"  ( البته اين مورد با نمره معکوس محاسبه ميشود)(وندين، گراهام و دينش، 1994).

 

اين رفتارها مستقيماً تحت تأثيرحقوقي قرار دارد که از طرف سازمان به فرد داده مي‌‌شود. در اين چارچوب حقوق شهروندي سازماني شامل عدالت استخدامي، ارزيابي و رسيدگي به شکايات کارکنان است. بر اين اساس وقتي که کارکنان مي‌‌بينند که داراي حقوق شهروندي سازماني هستند به احتمال بسيار زياد از خود رفتار شهروندي(از نوع اطاعت) نشان مي‌‌دهند. در بعد ديگرحقوقي يعني تأثيرحقوق اجتماعي سازمان - که دربرگيرنده رفتارهاي منصفانه با کارکنان نظير افزايش حقوق و مزايا و موقعيتهاي اجتماعي است-  بر رفتار کارکنان نيز قضيه به همين صورت است. کارکنان وقتي مي‌‌بينند که داراي حقوق اجتماعي سازماني هستند به سازمان وفادار خواهند بود و رفتار شهروندي(از نوع وفاداري) از خود بروز مي‌‌دهند و سرانجام وقتي که کارکنان مي‌‌بينند به حقوق سياسي آنها در سازمان احترام گذاشته مي‌‌شود و به آنها حق مشارکت و تصميم گيري در حوزه‌هاي سياست‌گذاري سازمان داده مي‌‌شود، باز هم رفتار شهروندي(از نوع مشارکت) از خود نشان مي‌‌دهند.

 

ويژگيهاي رفتار شهروندي سازماني       

 

صاحبنظران عرصه رفتارسازماني پس از مطالعات متعدد خود پيرامون اين پديده، سه ويژگي زير را به عنوان ويژگيهاي اصلي رفتارهاي شهروندي سازماني عنوان نمودند.

 

الف: غيرقطعي بودن (غيردستوري بودن):

 

ارائه خدمات به مشتريان نيازمند تعاملات شخصي كاركنان سازمان با مشتريان است. اين تعاملات ميتواند منجر به ايجاد يك رابطه بلندمدت بين كاركنان ارائهدهنده خدمت و مشتريان سازمان گردد، ضمن آنكه كاركنان را قادر ميسازد تا نيازهاي مشتريان، عادات و طرز تفكرهاي آنها را فراگرفته و به ذهن خود بسپارند تا بدين ترتيب بتوانند در مواقع ضروري، خدمات اختصاصي به هر يك از مشتريان ارائه داده تا مشتريان نيز از قبل اين رابطه را احساس نمايند كه براي سازمان حائز اهميت هستند. اما نكته مهم اين است كه نوشتن مشخصات و شرح شغل دقيق براي تمامي اين تعاملات امكان ندارد. بلكه اين كارمند است كه بايد نسبت به ارائه بهترين رفتار بنا به تشخيص خود اقدام نمايد.

 

ب: رفتارهايي كه ناشي از ابتكارات فردي و مستقل كاركنان ميباشد:

 

بسياري از ابعاد خدمات شامل ابتكارات و خلاقيت‌هاي منحصربه فرد هر يك از كاركنان در ارائه خدمات ميباشد. مطالعات نشان داده است كه اين خلاقيت‌ها در نحوه ارائه خدمات، اثر مثبت بر روي رضايت مشتريان دارد. ارائهدادن اينگونه خلاقيت‌هاي فردي در رفتارهاي كاركنان، در مواقعي كه شكست خدماتي براي سازمان رخ داده است در مقايسه با شرايطي كه اين مشكلات وجود ندارد، از اهميت بيشتري برخوردار است. ضمن آنكه بايد عنوان نماييم، اثرات اين ابتكارات و خلاقيت‌هاي فردي كاركنان بر ادراك مشتريان، از محيطي به محيط ديگر نيز متفاوت است(بيتنر، بومس و تتريالت،1990).

 

ج: رفتارهاي شهروندي سازماني باعث منفعت سازمان خواهد شد:

 

به هنگام تعامل كاركنان با مشتريان سازمان، هر يك از كاركنان ميتوانند از ميان رفتارهاي مختلفي كه اثرات متفاوتي نيز بر سازمان و مشتريان دارند، يكي از آنها را ارائه دهند. بايد اشاره كرد كه انتخاب اين رفتار نيز به منافع سازمان بستگي دارد. يعني هر يك از كاركنان با سبك و سنگين كردن اثرات هر يك از رفتارها بر روي منافع سازمان و مشتريان، نسبت به انتخاب و ارائه رفتار اقدام مينمايند، بطوريكه منفعت سازمان، مشتريان و خود فرد به بالاترين مقدار ممكن برسد(مكآليستر،1991).

 

ابعاد رفتار شهروندي

 

تحقيقات متعددي در ارتباط با شناسايي ابعاد رفتارهاي مشارکتي صورت پذيرفته است که در اين ميان، مطالعات انجام شده بر روي ابعاد رفتارهاي شهروندي سازماني از اهميت بيشتري برخوردار مي‌باشد. نكته مهم در ارتباط با شناسايي ابعاد رفتارهاي شهروندي سازماني اين است كه آيا اين پديده يك سازه مكنون (پنهان) با ابعاد مختلف است كه هر يك از اين ابعاد مظهر و نماد رفتارهاي شهروندي سازماني بوده و بدين ترتيب ميبايست يك پيكان جهتدار كه نشان‌دهنده رابطه عليت ميباشد از رفتارهاي شهروندي سازماني به هر يك از اين ابعاد كشيده شود و يا اينكه اين پديده يك سازه متراكم (جمعشده) ميباشد كه به عنوان يك تابع رياضي از ابعاد مختلف در نظر گرفته ميشود و پيكان علّي نيز از ابعاد رفتارهاي شهروندي سازماني به سمت اين پديده كشيده ميشود. در تحقيقي توسط لپين، ارز و جانسون (2002) ثابت شد كه رفتار شهروندي سازماني به عنوان يك سازه مكنون بوده كه پيكان عليت از آن به سمت ابعاد آن كشيده ميشود. به هر ترتيب مطالعات متعددي پيرامون شناسايي ابعاد اين پديده انجام شده است كه در ادامه به تعدادي از آنها اشاره مينماييم.

 

اولين مطالعه پيرامون رفتار شهروندي سازماني توسط اسميت، ارگان و نير در سال1983 با تکنيک تجزيه و تحليل عاملي بر روي شانزده معيار سنجش رفتار شهروندي سازماني صورت پذيرفت. نتيجه اين مطالعه حکايت از اين داشت که تمامي اين شانزده معيار در قالب دو بعد نوعدوستي و پذيرش(اجابت) عمومي (البته اين بعد تحت عنوان وجدان‌کاري يا وظيفه شناسي نيز شناخته شده است) قابل تفکيک ميباشند

 

در مطالعه ای که توسط ويليامز، پادساکف و هوبر در سال 1986 انجام پذيرفت، سه بعد براي توصيف رفتارهاي شهروندي سازماني شناسايي گرديد که اين سه بعد عبارت بودند از نوعدوستي وجدان‌کاري(وظيفهشناسي) غيرشخصي و حضور (ارگان و كونووسكي،1989‏) .

اسپکتور و فوکس(2002)رفتار شهروندی را به دو طبقه تقسیم بندی کرده اند:                  

1) تسهیل بین فردی: شامل رفتارهای بین فردی هدفمند که به موفقیت کلی سازمان کمک کرده و دربرگیرنده مجموعه ای از فعالیت های سنجیده و منطقی است که به بهبود روحیه و تشویق همکاران، برداشتن موانع برای اجرای وظايف و كمك به همکاران در انجام وظايف شغلی شان تأکید می کند.

 

2 ‏) ازخودگذشتگی شغلی: از خود گذشتگی شغلی شامل رفتارهای منضبط مانند: دنبال کردن قوانین، سخت کار کردن و خلاقیت برای حل مشکلات کاری می باشد. ازخودگذشتگی مبنای انگیزش عملکرد شغلی است که کارمندان را تشویق می نماید تا اعمالی را انجام دهند که به نفع سازمان باشد و شامل : توجه به جزئیات مهم، تمرین نظم و خویشتن داری شخصی و خلاقیت برای حل مشکلات کاری است.

 

در مطالعه ديگر توسط وندين، گراهام ودينش در سال 1994، مفهوم رفتار شهروندي سازماني از نقطهنظر فلسفه سياست مورد بررسي قرار گرفت و نتيجه آن شد که اين پديده تحت عنوان شهروندي مدني معرفي گردد. مطالعات اين سه صاحبنظر بر روي عوامل اين پديده منجر به اين امر شد که مسئوليت‌هاي شهروندي مدني شامل اطاعت(تبعيت)سازماني، وفاداري سازماني و مشارکت سازمانيمي‌باشد. بايد اشاره داشت که معيارهاي سنجش اطاعت سازماني در اين مطالعه مطابق با معيارهاي سنجش وجدانکاري مطالعه اسميت، ارگان و نير(1983) مي‌باشد. اما معيارهاي دو بعد وفاداري و مشارکت سازماني توسط صاحبنظران همين پژوهش شناسايي گرديدند.

كرنودل در جديدترين مطالعه خود پيرامون اثر رفتار شهروندي سازماني بر عملكرد سازماني، هفت بعد را به عنوان نمادهاي اصلي اين پديده مدنظر خود قرار داد. اين ابعاد عبارتند از: پذيرش سازماني، روحيه جوانمردي، وفاداري سازماني، ابتكارات فردي،


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







           
پنج شنبه 30 آذر 1391برچسب:, :: 19:7
sport

درباره وبلاگ


فیلسوف باید از ایمان به زبان فراتر رود زیرا مفاهیم در چارچوب زبان اسیر می شوند و نمی توان آنها را کاملا با زبان بیان کرد.(فریدریش ویلهلم نیچه )
آخرین مطالب
نويسندگان


خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 213
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 215
بازدید ماه : 275
بازدید کل : 215790
تعداد مطالب : 147
تعداد نظرات : 34
تعداد آنلاین : 1